یه ابتکار شاید جدید.موضوع حجاب اما نه حجاب.اصا حجاب چیه؟حجاب یعنی فقط چادر؟حجاب یعنی فقط زن؟اصا حجاب به چیمیگن؟و..
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

یه ابتکار شاید جدید.موضوع حجاب اما نه حجاب.اصا حجاب چیه؟حجاب یعنی فقط چادر؟حجاب یعنی فقط زن؟اصا حجاب به چیمیگن؟و..
نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
طراح قالب
پایگاه فرهنگی دختر چادری
دیگر امکانات

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 158
بازدید کل : 26676
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 59
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 158
بازدید کل : 26676
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 59
تعداد آنلاین : 1



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در دو شنبه 23 شهريور 1394 |



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در جمعه 20 شهريور 1394 |



هر چه بیشتر به شاخ و برگ گل نظاره می کرد،

بیشتر محو زیبایی اش می شد...

دستش را دراز کرد تا در اختیار بگیرد...

ولی خارها مزه درد را به او چشاندند تا دریابد..
اگر حفاظی برای گل نبود، چنین با طراوت و زیبا نمی ماند.



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در جمعه 20 شهريور 1394 |

آرایشگر گفت: عروس خانوم! دیگه کارت تموم شده. آقا داماد هم که بالا، دم در منتظره. ایشالا خوشبخت شی.بلند شد.

می‌دانست مرد زندگی‌اش از معطلی خیلی خوشش نمی‌آید. به خواهرش گفت: چادرم کو؟
و خواهرش چادر سفیدی را سرش انداخت.

دست گرفت به چادر و دور صورتش، به آرامی لبه‌های چادر را مرتب کرد.

آرایشگر گفت: خیلی خب دیگه! موهاتو خراب کردی که دختر! یه ذره شل‌تر بگیر .

وقتی می‌گم شنل کرایه کن، برای همینه دیگه…


رو کرد به آرایشگر و گفت:من بیشتر از موهام ، نگران آخرتم هستم

موهام خراب بشه ، بهتر ازینه که یه عمر زندگی و آخرتم خراب بشه…



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در پنج شنبه 19 شهريور 1394 |



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در چهار شنبه 18 شهريور 1394 |
نویسنده behi در چهار شنبه 18 شهريور 1394 |

 


    یک صفحه سفید گذاشت جلوی دختر و گفتː

-<بنویس! هر چه می خواهی بنویس! بد,زشت,احساسی,هیجان انگیز,دوست داشتنی,

هی بنویس و پاک کن….>

چند دقیقه بعد صفحه سفید کاغذ پراز علامت و حرف بود.چروک و خط خطی و کثیف.جای پاک

کردن ها و نوشتن های مکرر رویش دیده می شد.کاغذ را گرفت.یک کاغذ سیاه به او داد و گفتː

-<بنویس.همان هایی که آنجا نوشتی پاک کن ,خط خطی کن…>

دختر گفتː<نمی شود استاد,روی برگه سیاه چیزی نوشته نمی شود!>

استاد چادرش را سرکرد و لبخند ملیحی زد.نگاه دختر به سیاهی چادر خیره ماند.

حجاب واکسن مقابله با تیر نگاه های آلوده است…. .

آیا خود را واکسینه کدرده ای؟نتیجه تصویری برای نظر



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در چهار شنبه 18 شهريور 1394 |

چه لذتى دارد وقتى سياهى چادرم، دل مردهايى كه چشمشان به دنبال خوش ‏رنگ‏ ترين زن‏هاست را مى‏زند.
چه لذتى دارد وقتى مردهايى كه به خيابان مى‏آيند تا لذت ببرند، ذره‏ اى به تو محل نمى‏گذارند.
چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و... راه مى‏رويد و صد قافله دل كثيف!! همره شما نيست.
چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاك و افكار پليد مردان شهرتان نيستيد
چه لذتى دارد وقتى كرم قلاب ماهى‏گيرى شيطان براى به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
چه لذتى دارد وقتى مى‏بينى كه مى‏توانى اطاعت خدايت را بكنى؛ نه هوايت را
چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مى‏رويد؛ در حالى كه يك عروسك متحرك نيستيد؛ يك انسان رهگذريد.
چه لذتى دارد اين حجاب!
خدايا! لذتم مدام باد.



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در چهار شنبه 18 شهريور 1394 |

واقعا آقا؟؟؟
 
دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟
گفتم:ببخشید چی واقعا؟
گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد؟
گفتم:بله
گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن!!
ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید
گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم : آره تو راست میگی برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا باید زانو زد... حقا که سر پایین انداختن کمه!



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در چهار شنبه 18 شهريور 1394 |




مجموعه‌ی وصیت نامه‌های شهدا درباره‌ی حجاب

1)« خواهران ما در حالى كه چادر خود را محكم برگرفته ‏اند و خود را هم چون فاطمه و زینب حفظ می ‏كنند... هدف‏دار در جامعه حاضرشده ‏اند.»

 (رییس جمهور شهید محمد على رجایى)     

2)«اى خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهى چادر تو می ‏ترسد تاسرخى خون من.»

 (شهید محمد حسن جعفرزاده)        

3) «مادرم... من با حجاب و عزت نفس و فداكارى شما رشد پیدا كردم.»

 (شهید غلامرضا عسگرى)        

4)«شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوى‏معنویت و صفا مى‏كشاند.»

 (شهید على رضائیان)          

5) «از خواهران گرامى خواهشمندم كه حجاب خود را حفظ كنند، زیرا كه‏حجاب خون‏بهاى شهیدان است.»

  (شهید على روحى نجفى)        

6) «و تو اى خواهر دینى‏ام: چادر سیاهى كه تو را احاطه كرده است ازخون سرخ من كوبنده تر است.»

   (شهید عبدالله محمودى)         

7)«خواهر مسلمان: حجاب شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد. برادرمسلمان: بى‏اعتنایى شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهدشد.»

 (شهید على اصغر پور فرح آبادى)         

8)«به پهلوى شكسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم كه، حجاب را حجاب ‏را، حجاب را، رعایت كنید.».

(شهید حمید رستمى)          

9) «خواهرم: حجاب تو مشت محكمى بر دهان منافقین و دشمنان اسلام مى زند.»

  (شهید بهرام یادگارى)          

10)«یك دختر نجیب باید باحجاب باشد.»

    (شهید صادق مهدى پور)          

11)«از تمامى خواهرانم مى‏خواهم كه حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.»

  (شهید سید محمد تقى میرغفوریان)          

12)«خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل كم است نهفته باش و همیشه گل باش.»

 (شهید حمید رضا نظام)    

      

13) «حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست»

  (شهید محمد كریم غفرانى)           

14) «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، كه شمایید كه دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان مىكشید.»
 «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بینى و دشمن تو را نمى بیند.»

 (سردار شهید رحیم آنجفى)  



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در چهار شنبه 18 شهريور 1394 |

هرپوششی پوشیدگی نیست..............



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده behi در چهار شنبه 18 شهريور 1394 |

امشب میخوام یخورده هم من بگم از رابطمون تا برسم به اولین بار که چادرو روسرعشقم دیدم

بعد از اون اولین نشست که بحث چادر و چادری شدن شد کلی حرف زدیم بحث کردیم که اخرش رسیدبم به یه سوال وجواب من

عشم گفت فقط یه سوال:توخودت از ته دل میخوای یا به خاطر مردم و همرنگ شدن

وقتی من گفتم به خاطر خودم میخوام بپوشی اونم گفت بعدازدواج میپوشم

کمکم گذشت و دیگه خیلی راجب این موضوع حرفی نزدیم

تارسیدبه یه شب که قرار شد عشقم چادرشو بیاره یونی و واسم بپوشه

روز قشنگی بود و هرلحظه منتظر بودم تاسر کنه

خلاصه دم رفتن شد و هوا تریک شده بود و مثل همیشه رفتیم گلزار دانشگاه باهم تا بعدش بریم خونه

وقتی رسیدیم گلزار یهو بارون قطره قطره شروع به اومدن کرد

تو همین حین بود که چادرشو دراورد وانداخت روسرش

وااااااااای

اصا نفهمیدم چی شد دیگه

نم نم بارون

       قطره های بارون روی قبرشهید

                            چادری که روسر عشقم بود

                                     و منی که نفهمیدم چجوری نشستم خم شدم پای چادرشو بوسیدم

شب قشنگی بود..بعدش منو بلند کرد وگفت چکار میکنی دیونه

واسه اولین بار با چادر دست تو دست قدم زدیم زیر نم نم بارون تو تاریکی شب تارسیدیم نزدیکیای سردر

بعدشدوباره چادررفت تو کیف و دیگه تاچند وقت ندیدم چادرو

اماشیرینی اون شب همیشه تو خاطرم هست و یادم نمیره

 

 



مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده meti در دو شنبه 16 شهريور 1394 |

کدنویسی : ثامن تم ::: گرافیک : دختر چادری

Web Template By : Dokhtar-chadori.ir

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
هاست لینوکس cpanel">هاست لینوکس cpanel

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حجاب دیگه چیه بابا؟؟؟ و آدرس hejabchiehbaba.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





برچسب‌ها